Ani Mariah
پنجشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۸۹
بیدار شدم، خودم. کسی بیدارم نکرد. دستم هنوز ورم داشت. چای خوردم رفتم حموم اومدم لباس پوشیدم رفتیم درمانگاه. چیزی نبود، آمپول زد کپسول و ژل برام نوشت اومدیم خونه. سالاد درست کردم.
حالم خوبه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر